جوانی

جوانی

نتیجه عجیب سیر کردن حیوان

نتیجه عجیب سیر کردن حیوان

در زمانی که حجة الاسلام شفتی در کربلای معلا درس میخواند، به حدی فقیر بود که نعلینش پاشنه نداشت، استادش کسی را مأمور کرده بود هر روز دو نان برای ایشان ببرد، زمانی که به اصفهان رفت، جز یک دستمال که سفره نان خوری سید شفتی بوده و کتاب و مدارکش چیز دیگری نداشت.


روزی مقداری پول به دست ایشان رسید، به بازار رفت برای خود و خانواده قوتی تهیه نماید، مقداری گوشت گرفت و روانه منزل شد، در بین راه گذرش به خرابهای افتاد، دید سگی ضعیف و نحیف و لاغر در آن خوابیده بود توله­هایش دور او جمع و همه در نهایت ضعف هستند، مادرشان شیری نداشت، اما آنها همه از مادرشان شیر میخواستند و در حال فریاد بودند، دل سید بر آن سگ و بچههایش به رحم آمد، گرسنگی آنها را بر گرسنگی خود و خانواده اش مقدم داشت، تکه گوشتی که تهیه کرده بود را جلو آنها انداخت، آن حیوانات زبان بسته یکباره هجوم آوردند و آن را خوردند.
بعد از ترحم به این حیوان زبان بسته بود که خداوند درهای رحمت و معنویت خود را برای او باز کرد، همه این مسائل نتیجه احسانی بود که سید شفتی‌(ره) انجام داد؛ در حالات ایشان گفته‌اند، هیچ عالم شیعی مثل سید شفتی ثروتمند نشد.

گرفته شده: کتاب مردان علم در میدان عمل

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی