جوانی

جوانی

مغرور به علم خودمون نشیم!

مغرور به علم خودمون نشیم!

تا حالا افراد مغرور دیده اید!

من که خیلی از این افراد کفری میشم. خدا کنه من در گیر این مسئله نشم آخه یه روزی سر خودم خواهد آمد!

باورت نمیشه این حکایت زیرو بخوانید تا به آنچه دارید مغرور نشید بلکه هر آن خدا رو شکر کنیم تا که زمین نخورده ایم.

غرور

شخصی علم نحو می دانست; یعنی دستور زبان عربی را به خوبی فرا گرفته بود و او را دانشمند نحوی می خواندند. روزی سوار بر کشتی شد, ولی چون خودبین و مغرور بود, به کشتی بان کشتی گفت: آیا علم نحو خوانده ای؟ او گفت: نه. نحوی گفت: نصف عمرت را تباه نموده ای!

گفت هیچ از نحو خواندی گفت لا

گفت نیم عمر تو شد بر فنا

کشتی بان از این سرزنش, اندوهگین و دل شکسته شد و در آن لحظه خاموش ماند و چیزی نگفت. کشتی همچنان در حرکت بود تا این که بر اثر طوفان به گردابی افتاد و در پرتگاه غرق شدن قرار گرفت. در این هنگام کشتی بان که شناگری ماهر بود, از نحوی پرسید: آیا شنا می دانی؟ او گفت: نه. کشتی بان گفت:

کل عمرت ای برادر بر فناست

زانکه کشتی غرق در گرداب هاست

دانشمند نحوی به غرور نابجای خود پی برد و دریافت که نمی بایست آن کشتی بان را سرزنش می کرد.

برگرفته از:

 مجله معارف اسلامی شماره 55.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی