خدا رو کی دیده؟
مگه خدا اصلا وجود داره؟
خدایی که دیده نمیشه رو آخه چه جور باید پرستید؟!
سخنان دو برادر در شکم مادر:
مردی
برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت.در حال کار گفتگوی جالبی
بین آنها در گرفت.آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف
صحبت کردندوقتی به موضوع « خدا » رسیدند
آرایشگر گفت:
من
باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟
آرایشگر جواب داد: کافی
است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود
داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود می
داشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. نمی توانم خدای مهربانی را
تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد.