جوان گناه کار و بخشش خداوند
جوانی که در آخر عمرش بخشیده شد؛ مگه میشه، مگه داریم؟
آره جون!
اگه خالصانه بخواهی خدا می بخشه!
(بیایید در سال جدید از گناهانمان دوری کنیم، مثل خونه هامون دلهای خودمون رو تمییز کنیم)
نگاه این جون بخشیده شد!
در زمان «مالک دینار» جوانى از زمره اهل معصیت و طغیان از دنیا رفت، مردم به خاطر آلودگى او جنازهاش را تجهیز نکردند، بلکه در مکان پستى و محلّ پر از زبالهاى انداختند و رفتند.
عید نوروز و اعمال آن
نمی دونم چقد دقت کردین عید نوروز ایران از چه زمانی بوده این عید از ایران باستان بوجود نیومده بلکه طبق روایاتی که در این باره اومده می توان فهمید که عید نوروز از زمان ائمه علیهم السلام وجود داشته است؛
دعاهای و اعمال عید نوروز که مرحوم « علاّمه مجلسى » در کتاب « زادالمعاد » آورده است.
1- چون روز نوروز شود، غسل کن و بهترین لباسهای خود را بپوش
2- خشبو کردن
3- آن روز را روزه بدار
آیة الله العظمی حاج آقا رحیم ارباب ارادت خاصی به
حضرت زهرا داشتند، آن گونه که همیشه در
نمازهایشان سوره کوثر را می خواندند و می فرمودند:
من نمی توانم این سوره را در نمازهایم نخوانم، زیرا متعلق
به وجود مقدس حضرت زهرا است. و اگر شخصی
برای حاجت مهمی به ایشان مراجعه می کرد،
می فرمودند: بروید تسبیحات حضرت صدیقه
طاهره را بخوانید.
برگرفته از: شرح حال حضرت آیه الله حاج آقا رحیم ارباب
حضرت فاطمه (س) در انتخاب همسر توجهی به مال و ثروت نداشت و آنچه در نظر او مهم بود، شخصیت انسانی و سرمایه اخلاقی شوهر بود .
شکر گذار کدام نعمت خداوند می توانی باشی؟
ابو هاشم جعفری گوید: در تنگنای سختی از زندگی گرفتار شدم،
به حضور امام هادی علیه السلام رفتم، وقتی در محضر او نشستم فرمود: ای اباهاشم درباره کدام نعمتی که
خداوند به تو داده است می توانی شکر گذار او باشی؟
من ساکت ماندم وندانستم چه بگویم.
حضرت فرمود: خداوند ایمان را روزی تو کرد و به
وسیله آن بدنت را از آتش دوزخ مصون کرد و عافیت و سلامتی را نصیب تو گردانید و تو
را بر اطاعتش یاری نمود و به تو قناعت بخشید و از اینکه خوار و بی آبرو گردی حفظ
کرد.
ای ابا هاشم من در آغاز این نعمتها را
به تو یاد آوری کردم چرا که گمان بردم می خواهی از آن کسی که آن نعمتها را به تو
بخشیده است شکایت کنی و من دستور دادم صد دینار به تو بپردازند آن را دریافت کن.
نگاهی برزندگی چهارده معصوم (انوارالهیه) نور دوازدهم، تالیف شیخ عباس قمی
نتیجه عجیب سیر کردن حیوان
در زمانی که حجة الاسلام شفتی در
کربلای معلا درس میخواند، به حدی فقیر
بود که نعلینش پاشنه نداشت، استادش کسی را مأمور کرده بود هر روز دو نان برای
ایشان ببرد، زمانی که به اصفهان رفت، جز یک دستمال که سفره نان خوری سید شفتی بوده
و کتاب و مدارکش چیز دیگری نداشت.

مردی
برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت.در حال کار گفتگوی جالبی
بین آنها در گرفت.آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف
صحبت کردندوقتی به موضوع « خدا » رسیدند
آرایشگر گفت:
من
باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟
آرایشگر جواب داد: کافی
است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود
داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود می
داشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. نمی توانم خدای مهربانی را
تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد.